محل تبلیغات شما
به نام قدرت مطلق الله

لژیون پنجم همسفران در روز دوشنبه مورخ ۳۱.۶.۹۹ با راهنمایی خانم ندا آغاز بکار نمود.


خانم ندا:من هم به نوبه خودم سیدی هایم‌را واو به واو مینویسم و فکر نمیکنم کسی مثل من واو به واو بنویسد.نه کسی به دفتر من نگاه می‌کند و نه قرار است برای کسی بفرستم و نه کسی از من انتظار دارد که بنویسم ولی کلاً کمک راهنما هر کاری از رهجو می‌خواهد باید خودش اول انجام دهد.اصل آموزش کنگره این است که جایی که پلیس نیست جلوی چراغ قرمز چراغ قرمز را عبور نکنید وگرنه کسی که در زندان باشد و خلاف نکند که هیچ ارزشی ندارد اگر بیرون آمد شرایط بود و خطا نکرد ارزشمند است.اگر من هفته ای سه الی چهار تاسیدی گوش ندهم اینجا حرفی برای گفتن ندارم پس این سیدی که می‌گویم بنویسید اصل و پایه آموزش کنگره است.کسی که می‌خواهد در لژیون پنجم باشد باید هفته ای یک سی دی بنویسد و ارسال کند ما اگر سی‌دی ننویسیم فلسفه سیدی نوشتن را درک نکردیم شما باید سیدی را قبل از موعد مقرر بنویسید این باعث می‌شود ما آرامش خاطر داشته باشیم و ما سفر دومی ها باید الگوی یک سفر اولی باشیم که وارد لژیون میشود.ما نباید به کنگره خیانت کنیم همانطور که رهجو حق دارد راهنمایش را عوض کند راهنما هم می‌تواند به مرزبانی برود و بگوید من این رهجو را نمیخواهم حرف من برایش برش ندارد منظور از سی دی نوشتن فقط برگه پر کردن نیست یک آموزشهایی در آن نهفته است. مهمترین وظایف رهجو این است که حضور به موقع داشته باشد ما که نمی‌توانیم قرصی را برای شما تجویز کنیم که خوب شوید باید بیاید و آموزش بگیرید و عمل کنید و خدمتگزار باشید و در امتحان ها شرکت کنید.در سایت کنگره وظیفه ام است کامنت بگذارم. اگر می خواهند تغییر کنند باید حتما حضور داشته باشند تو لژیون مجازی به نفع خودت است. اگر رفت و آمد برایم سخت هست و از همه انتظار دارم باید روی خواسته ام کار کنم.ببینم رهجو هستم یا نه. می‌خواهم راه را پیدا کنم یا نه. پیش زمینه خواسته نیاز است من وقتی نیاز داشته باشم خواسته در درونم شکل می‌گیرد .من وقتی مشکل داشته باشم و این مشکل را قبول داشته باشم نیاز پدید می آید. اکثر ما همسفرها قبول نداریم که من هستم که مشکل دارم. درست است اول برای درمان مسافرم می‌آیم ولی بعد از دوماه باید قبول کنم که من خودم هم مشکل دارم. اگر مشکل را قبول نکنم نیاز به وجود نمی آید. نیاز که به وجود نیاید خواسته به وجود نمی‌آید و تکلیفم با خودم مشخص نیست و نمی دانم که چه می خواهم.

خانم زینب :به نظر من یکی از مهمترین وظایف رهجو این است که رهجو باید مطیع و فرمانبردار راهنما باشد. وقتی از راهنما درخواست کمک میکنیم و به ما را راهنمایی می‌کنند باید به آنها عمل کنیم تا بتوانیم فرمانبردار خوبی باشیم و عقل و نفس خودم را فرماندهی کنم و آن مشکل را در درون خودم حل کنم تا بتوانم جاری باشم.

خانم ندا :ما با محبت وارد قلب ها می شویم. ما باید به عمق حرف‌های انسانها توجه کنیم. هدفش و منظورش از این حرف چیست؟ یک موقع شخصی مرض دارد یک موقع شخصی غرض دارد مرض دارد یعنی نادان است و نمی فهمد چه می گوید غرض دارد یعنی با منظور این حرف را می‌زند من باید بفهمم که این شخص از روی چه حسابی این حرف را می‌زند. راهنما کسی است که راه را نمایان می‌کندو رهجو هم کسی است که جوینده راه است .راهنما می‌گوید که روزی یک سی دی گوش دهید صحبتهای چهارشنبه جناب مهندس را گوش دهید راه این است،به شما نشان می دهم وظیفه ام است چون پیمان بستم‌. رهجو اگر خودش جوینده راه باشد راه را می رود .اگر بخواهد انجام می‌دهد. پس مهمترین مسئله خواسته است. کسی که درمانگر است خود رهجو است .خود رهجو است که خودش را درمان می‌کند .من فقط مثل نور شمع راه را نشان می دهم. اگر کسی بخواهد با همین نور شمع راه را پیدا میکند.چون واقعاً با تمام وجودش نیاز دارد و آن شخص بخواهد تغییر کند و تغییر را دیده باشد یعنی آن مسئله را عملی کرده و نتیجه را دیده و شیرینش را درک کرده است و حالا دنبال بقیه اش می گردد. ولی رهجوی که عمل نمی کند و حرکت نمی کند می گوید برای چه بیایم و شیرینی را هم درک نکرده است.

خانم منیره:رهجو باید راهنما را از روی حسش انتخاب کند .حتی می‌تواند دو راهنما را در نظر داشته باشد که اگر یکی لژیونش بسته بود دیگری را انتخاب کند. رهجو باید در لژیون منظم و مرتب باشد. با ادب باشد و با احترام برخورد کند .از بقیه افرادی که رها شده اند الگوبرداری کند.

خانم ندا: وقتی کسی نیاید الگوها را ببیند و کارهای راهنما و هم لژیون ای هایش را ببیند و کسانی که خدمت می‌کنند را ببیند ؛وقتی من حضور ندارم چطوری می خواهم الگوبرداری کنم ؟خدمت کردن باعث معاشرت می شود. اسم شما را بلد می شوند. بعد اگر کاندید نگهبانی و مرزبانی شدید به شما رای اعتماد می دهند .وقتی راهنمای را می بینید سلام کنید .پیامبر ما به بچه ها هم سلام می کردند. ما هم باید یاد بگیریم در سلام کردن پیشی بگیریم و وظیفه ما این است که فرزند کنگره پرورش دهیم.رهجو می‌خواهد نگهبان نظم شود، می‌خواهد راهنما شود؟ اگر آموزش ندیده باشد ،اگر کسی کارت نیاورده باشد زیر سبیلی رد می‌کند. یا طوری برخورد می کند که از کنگره زده شود .یک نگهبان نظم هم آموزش می‌خواهد حالا چه در کنگره چه بیرون از کنگره .ما یک مادر و یک همسر هستیم .مسئولیت به این بزرگی داریم اینها آموزش نمی خواهد؟

خانم لیلا: ما با آمدن به کنگره یاد گرفتیم که باید اعتقاد کامل به کنگره و راهنما داشته باشیم، چون آن راهنمایی که ما را آموزش میدهد کل این راه را رفته و تجربه کرده است. راهنما بلد راه است. حتی بهترین اساتید جغرافیایی هم بلد این راه نیستند. حتی مهندس و پزشک و هر شخصی که وارد کنگره می شود باید دانسته های خود را پشت در کنگره بگذارند. اعتقاد کامل به کنگره باعث می‌شود ما آموزش ها را بهتر یاد بگیریم. با این آموزش هایی که فراگیر گرفته ام .شبها کل روز را برای خودم مرور می‌کنم .آن کارهای ضد ارزشی که انجام دادم را به خاطر می آورم و سعی می‌کنم آن ضد ارزشها را کنار بگذارم.

 خانم ندا: اعتقاد به کنگره و باور راهنما و باور به این را خیلی مهم است. من وقتی وارد کنگره شدم باورش داشتم .همان اول وقتی وارد شدم و نظم کنگره را دیدم کاملاً باور داشتم. وقتی راهنما می‌گوید من خیلی تغییر کردم همه اینها در سایه آموزش و خدمت بود. خدمت من از دبیری شروع شد که خیلی برای من آموزش داشت و من باور دارم که با سعی و تلاش می‌شود به یک جایی رسید. که نباید ناامید شد.مطمئناً بهترین راه کوتاهترین راه نیست .کسی که با نظم و انضباط است مسلماً این را مجانی به دست نیاورده است حتما این را در حیات قبلی خودش با خودش آورده و ما هم اگر این کار را بکنیم در کوله‌پشتی ما باقی می‌ماند و این تنها کوله پشتی است که انسان با خودش به حیات بعدی می برد. فقط دانایی است که با سعی و تلاش خودش به دست می‌آورد. انسان چیزی نیست به جز آن چیزی که خودش تلاش کرده است.

سوال خانم زینب: موقعی که ما خودمان را باور نداریم و می‌گوییم ما نمی توانیم مشکل را حل کنیم چه کار باید کرد؟ 

خانم ندا :این القای نیروی منفی است القای نیروهای منفی می گویند که تو نمی توانی. چرا ؟چون می‌خواهند تو بیشتر در ضد ارزش ها فرو بروی. دلیلش فقط همین است .بعضی وقتها سرزنش است و این القای نیروی منفی فقط با آموزش سرکوب می شود .برای همین می‌گویم روز یک سیدی گوش بدهید. شما وقتی سیدی را گوش دهید القای نیروی منفی کم می شود .کاری که می خواهید انجام دهید را از کم و کوچک شروع کنید بعد آن اعتماد به نفس به وجود می‌آید. وقتی من چیزی را عملی نکردم حتی چیزهای کوچک را؛ مثلاً مسواک نمیزنم باید این را برای خودم عادت کنم. برای اینکه اعتماد به نفس به وجود آید نباید انتظار بیش از حد از خودمان داشته باشیم که فردا همه کارهایم را انجام می‌دهم، یک کار را که میخواهید حتما انجام دهید. چون اگر همه را بگویید انجام می‌دهم و نتوانید، اعتماد به نفستان از بین می‌رود. انتظار کم از خودتان را داشته باشید.همیشه باید خیلی تلاش کنید که این مشکل ذره ذره جدا شود. یعنی می‌خواهد ادامه ندهید؛ وادی دوم است؛ چون می‌خواهد تو به آن کار قبلی ادامه بدهید، نفس است و چون آن کار قبلی را دوست دارم و به آن علاقه دارم. پس باید روی خواسته ام کار کنم تا به مرور زمان حل شود. مطمئن باش و قطعا اگر دست از تلاش برندارید.

خانم الهام: رهجوی که به کنگره می آید اولش رهجو نیست و حتی همسفر و مسافر هم نیست. می آید تا ببیند روش کنگره را قبول دارد یا نه. تا ۳ جلسه می آید در جلسه تازه واردین شرکت می‌کند .کسی که به کنگره می آید در سفر اول فقط هدفش درمان اعتیاد است. نمی‌تواند به راهنما و مرزبان و  هم لژیونی باج بدهد تا به درمان برسد ؛این اشتباه است .جناب مهندس می‌فرمایند کنگره یک هدف نیست یک وسیله ای است برای رسیدن به رهایی و اینکه راه درست زندگی وی کردن را یاد بگیریم .همانطور که جهان‌بینی برای بهتر زندگی کردن است و اثر آموزش‌های نادرست است که یک انسان بدی می کند و گرنه هیچ انسانی ذاتن بدنیست. در کنگره زمان خیلی مهم است و اولین جایی است که زمان در آن اختراع شده است و این یعنی وقتی جلسه ساعت ۴ است دبیر زنگ را سر ساعت ۴ به صدا در می آورد در صورتی که جاهای دیگر اینطور نیست .اگر نظم و انضباط باشد همه چیز درست می‌شود.

خانم ندا: راهنمای تازه واردین در لژیون من باشد که شال هم دارد و یا نگهبان است و یا دبیر است من باهاش رودربایسی ندارم .او باید از شال من خجالت بکشد یا من از آن من. اگر دیدم کسی بی انضباطی می کند به مرزبانی می فرستم اگر من خودم نگهبانم باید یاد بگیرم نباید اینطوری کنم و من باید الگو باشم. من نباید تبعیض بین رهجو ها قائل شوم. پس باید هرکسی حواسش به کار خودش باشد.که قوانین و حرمت ها را رعایت کند.مهم ترین چیز برای من در لژیون نوشتن سی دی است.

خانم فاطمه :ما نباید از دیگران و از کنگره توقع زیادی داشته باشیم. کنگره وظیفه اش فقط به درمان رساندن است .که ما آموزش بگیریم و چه خودمان و چه مسافران ما به درمان برسند. کسی که مریض میشود و به بیمارستان می رود فقط درمان می شود و آنجا وام به او نمی‌دهند .اینجا هم همین طور است ما نباید از کنگره توقع بیجا داشته باشیم ؛مثلاً در بعضی ها می گویند ما پول داروی مان را از کجا بیاوریم و یا چطور رفت و آمد کنیم؟ همانطور که موقع مصرف پول مواد مان را تهیه می کردیم باید هزینه هایی را پرداخت کنیم تا به درمان برسیم.

خانم مریم :من برای بار دوم که سیدی را واو به واو نوشتم خیلی مطالب زیادی برایم باز شد و تصمیم گرفتم سی دی را که یکبار نوشته ام اگر دوباره جزو تکالیف بود باز هم بنویسم.شاید دفعه ی اول یک موضوعی را متوجه نشویم ولی دفعه دوم کاملا همه مطالب را فرا می‌گیریم. چون شما متوجه شدم سر لژیون‌ پایمان را روی هم نیندازیم.یا وقتی مرزبان می‌آید باید به احترامش بایستیم.یا وقتی کسی صحبت میکند با دقت به حرف هایش گوش دهیم اینها نکاتی است که شما به ما یاد دادید و ما روز به روز به طرف نور حرکت می کنیم از شما ممنونم.

خانم ندا: خانم الهام گفتند کنگره یک هدف نیست بلکه یک وسیله است .کنگره به من یاد داد همیشه خانه‌ام تمیز باشد و نه فقط وقتی که مهمان دارم. نظم در زندگی معجزه میکند .من وقتی اطرافم منظم باشد افکارم هم منظم می شود.

خانم زینب ؛ما آدمها دو رو داریم یک روی خوب و یک روی بد.این ما هستیم که آن روی خوب یا بد انسان ها را بالا می آوریم. من قبلاً آدمی بودم که مشکلات را داد میزدم. مثلاً مسافرم اگر دیر می آمد یا کمک نمی‌کرد همش به او می‌گفتم تو دیر می آیی و کمکم نمیکنی. هرچند که من خیلی لجبازم ولی سعی کردم این عادت را کنار بگذارم این هم نتیجه ی مثبتی روی مسافرم داشته است .وقتی ما با سختی زیاد یک ضدارزشی را کنار می گذاریم شیرینی خاصی دارد و این من هستم که خوبی را میکشم به طرف خودم.

خانم مریم:رهجو باید راهنما را از روی حسش انتخاب کند و به احساسش احترام بگذارد و اعتقاد داشته باشد و ایمان داشته باشد که راهنما هم این دوره را طی کرده تا به این جایگاه رسیده و چراغ راه هدایت من است. من رهجو برای موفقیت باید فرمانبردار خوبی باشم و هرچه راهنما گفت قبول کنم و بتوانم آنها را عملی کنم یک رهجوی خوب هستم. من باید به حرمت های کنگره احترام بگذارم ؛مثلاً این ارتباط نداشتن با همدیگر در بیرون خیلی به ما کمک می‌کند .آقای مهندس  هر حرفی را می‌زنند مطمئناً پشتش یک تفکری است و مطمئناً این ارتباطات خیلی مشکل ساز می شود .پس ما باید قوانین کنگره را رعایت کنیم.

خانم ندا :وقتی به کسی می گوییم این کار را انجام بده ممکن است دیر انجام دهد اشکالی ندارد. ولی اینکه اصلاً انجام ندهد خیلی بد است. ممکن است من دوشنبه صبح سیدی ام را نفرستادم ولی بعد بفرستم اشکالی ندارد .مهم این است که من احترام گذاشتم اگر می‌خواهم به کسی زنگ بزنم مریض بوده نباید بگویم دیر شده است .اشکالی ندارد باز هم با آن تماس بگیرم.  آن کار را انجام دهید، حتی اگر دیر شده باشد .مهمترین وظیفه رهجو حمایت از سبد است. هیچ چیزی در این دنیا مجانی به دست نمی‌آید .هرچیزی مجانی به دست آوردی مطمئن باش روزی از بین می رود. آقای مهندس چهار سال پیش گفتند هر نفر حدود ۲۰ میلیون تومان هزینه درمانش است. که این فقط هزینه کولر و چایی و اینها نیست ،حقوق مرزبان و نگهبان و دبیر و راهنما و همه را در نظر بگیریم حدود ۲۱ میلیون تومان هزینه دارد. یعنی آن موقعی که من با آن حال خراب وارد کنگره شدم، ۵۰ یا ۱۰۰ میلیون هم بود جور می کردم و می دادم .ولی آقای مهندس مطمئن بود کسی که آموزش ببیند احتیاجی نیست به زور کمک کند. کسی که کمک نمی کند یعنی آموزش نگرفته است.آقای مهندس کمک دولت را قبول نمی‌کند چون می‌خواهد ما مثل افعی نباشیم .افعی فقط از پول نگهداری می کند. نمی تواند خرج کند. یاد بگیریم پول را خرج کنیم کسی می تواند پول را خرج کند که مال خودش باشد. من باید پول این آموزش‌ها را بدهم. اگر ندهم موفق نمی شوم. وظیفه ام است .ما باید دینمان را ادا کنیم. من به کنگره مدیون هستم. یک سری پول این صندلی را داده‌اند که من استفاده کنم و من هم الان بدهکارم و باید کمک کنم حتی ماهی یک بار. این وظیفه یک رهجو است.

ودر پایان با دعای دوستان لژیون بسته شد.

گزارش عملکرد لژیون پنجم با دستور جلسه سی دی شمشیر در سنگ

برداشت از سی دی بازیگر باشیم یا تماشاچی

امین دژاکام : امواج می‌توانند سیستم بیوشیمی (ایکس) انسان را از تعادل خارج کنند.

کنگره ,یک ,هم ,کسی ,رهجو ,راهنما ,است که ,است و ,به کنگره ,کسی که ,می شود ,میلیون تومان هزینه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Carolyn's site Christopher's notes نقاشی ساختمان الماس غرب با مدیریت رحیمی فرد09198137786 disgcarcentcal مرکز تخصصی طراحی سایت liatanfirsdel Owen's page upestraber خدا فروشگاه عینک آفتابی فابنر